«4». بحار، ج 74، ص 311.
جلد 1 - صفحه 381
بخشش گاهى به غير محتاج نيز داده مىشود. «1»
به فرمودهى روايات: هركس بتواند قرض بدهد و ندهد، خداوند بوى بهشت را بر او حرام مىكند. «2»
هنگامى كه اين آيه نازل شد: «من جاء بالحسنة فله خير منها» «3» هر كس كار خوبى آورد، بهتر از آن را پاداش مىگيرد. پيامبر صلى الله عليه و آله از خداوند تقاضاى ازدياد كرد، آيه نازل شد: «فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها» «4» ده برابر داده مىشود. باز درخواست نمود، آيه قرض الحسنه با جملهى «أَضْعافاً كَثِيرَةً» نازل شد.
پيامبر متوجّه شد كه كثيرى كه خداوند مقدّر كند، قابل شماره نيست. «5»
پاداش خدا به قرض دهندگان، هم در دنيا وهم در آخرت است. زيرا در كنار «أَضْعافاً كَثِيرَةً» مىفرمايد: «وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ» گويا حساب قيامت، جدا از پاداشهاى دنيوى است.
جلوى بدآموزى و سوء برداشت بايد گرفته شود. اگر در اوّل آيه خداوند با لحنى عاطفى از مردم قرض مىخواهد، بدنبال آن مىفرمايد: «وَ اللَّهُ يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ» تا مبادا گروهى همچون يهود خيال كنند كه خداوند فقير است و بگويند: «إِنَّ اللَّهَ فَقِيرٌ وَ نَحْنُ أَغْنِياءُ» «6» و همچنين بدانند كه قرض گرفتن خدا، براى رشد انسان است، نه به خاطر نياز او. منافقان مىگفتند: به مسلمانان انفاق نكنيد تا از دور رسول خدا پراكنده شوند.
قرآن در جواب آنها فرمود: آنها در چه باورى هستند، مگر نمىدانند خزائن آسمانها و زمين در دست خداوند است! «7»
پیام ها
1- كمك به خلق خدا، كمك به خداست. «يُقْرِضُ اللَّهَ» بجاى «يقرض الناس»
2- براى ترغيب مردم به كارهاى خير، تشويق لازم است. «فَيُضاعِفَهُ لَهُ أَضْعافاً كَثِيرَةً»
3- اگر ما گشايش و تنگ دستى را بدست خدا بدانيم، راحت انفاق مىكنيم. «واللّه
«1». بحار، ج 100، ص 138.
«2». بحار، ج 100، ص 138.
«3». نمل، 89.
«4». انعام، 160.
«5». تفسير الميزان، ج 2، ص 310.
«6». آلعمران، 181.
«7». منافقون، 7.
جلد 1 - صفحه 382
يَقْبِضُ وَ يَبْصُطُ»
4- اگر بدانيم كه ما به سوى او باز مىگرديم و هرچه دادهايم پس مىگيريم، راحت انفاق خواهيم كرد. «إِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»
@shahid_modafe_haram_miladheidari