ابوالفضل در مرغداری به برادرش کمک می‌کرد. چند کارگر دیگر هم در مرغداری بودند که بعضی وقت‌ها برای رفع گرسنگی جوجه‌ای را می‌گرفتند، کباب می‌کردند و می‌خوردند. اما ابوالفضل هیچ‌گاه این کار را انجام نمی‌داد و برای خوردن ناهار یا شام می‌آمد خانه. گاهی اتفاق می‌افتاد که دیر برمی‌گشت و خیلی گرسنه بود، می‌گفتم: «تو هم مثل بقیه یه جوجه‌رو کباب کن و بخور، مرغداری که مال برادرانت هست.» ناراحت می‌شد و می‌گفت: «‌گرچه مرغداری مال برادرانم باشه، این کارِ درستی نیست.» رفتارش نشان می‌داد که چه‌قدر به حق‌الناس اهمیت می‌دهد.   * بر اساس خاطره‌ای از شهید‌ ابوالفضل روشنک  * راوی: مریم بیات ترک، مادر شهید @shahid_modafe_haram_miladheidari