یک سال فقط یک کارت برای ورود به بیت رهبری دادند تا فهمید که رضایت دادیم برود،سر از پا نمیشناخت! وقتی از بیت برگشت چشم‌ها و صورتش قرمز شده بودند از روحیاتی که در او میشناختم مطمئن بودم که مسیر بیت تا خانه را گریه کرده و از دیدن چهره رهبر منقلب شده است هرچه اصرار کردیم از فضای آنجا بگوید و دلیل گریه هایش چیست اما یک کلام هم حرف نزد پافشاری ما را که دید با حالت شوخی گفت: شیر کاکائو و کیکش خیلی خوشمزه بود!