#طنز_جبهه
اگه یک دفعه ی دیگر بگویید
مدتی از عملیات خبری نبود.
بچه ها دائم می گفتند: «پس کی عملیات می شود؟ کی ما را جلو می فرستید؟😬
الآن چند وقته که کار ما شده خوردن و خوابیدن...🥱
اگر ما زیادی هستیم، خوب رودربایستی ندارد، بگویید...»😩
یک روز فرمانده ی لشگر را محاصره کردند و تصمیم گرفتند، یک بار هم که شده عصبانیش کنند..
آن قدر این حرف ها را تکرار کردند که فرمانده خیلی جدی گفت: «این حرف را گفتید، هیچی، دفعه ی دیگر هم که بگویید، هیچی. اما... اگر یک دفعه ی دیگر تکرارش کنید!... دیگه هیچی که هیچی!! ...» و خمپاره ی خند ه ی بچه ها فرود آمد، و هر کدامشان مثل ترکش این طرف و آن طرف افتادند.😅
کتاب فرهنگ جبهه (شوخی طبعی ها)جلد 2، صفحه:70