|بخشدوم...|
سیلوزلزلہبیتابشمیڪرد.فڪروخیال
گرفتاریمردمخوابوخوراڪراازاو
میگرفت،لباسجهادبہتنمیڪردودلبہ
ڪوهوبیابانمیزد.اومیدانستدرمواقع ضرورتدرسوبحثوتڪلیفعوض
میشود.
آرماندرسوجهادرابہخوبیباهمجمع
ڪردهبود.اینڪہتشخیصبدهیدرحجره
بنشینییامیانگلولایسیلابباشیدرسی
بودڪہازمرادشامامخامنهایگرفتہبود.
قدروارزشاعمالوبزرگیوڪوچکیڪارها
امریستڪہفقطخداآنرامیداند.وبایدڪہ
دیدهنشویمچونآنڪہبایدببیندمیبیند.
ایننڪاتمهم،همیشہسرلوحہامور
آرمانبود.
اومیدانستڪاربایدبرایخداباشد،
بزرگوڪوچکیاشاصلامهمنیست.
برایهمینبودڪہوقتیشبقدر،
مهدڪودکهیأتاحتیاجبہنیروداشت
بیدرنگپذیرفتڪہاحیاءآنشبراتا
سحردرڪنارهیاهویڪودکانسپریڪند.
اصلاهرجاڪہڪاریبودبہدور
ازخودنماییآرمانرامیشدآنجاپیداڪرد.
خواهڪنارچندبچہیپرسروصداباشد،
خواهوسطسیلابوآوارزلزله...
#شهیدآرمانعلیوردے🕊
#آرمانعزیز❤️🩹