مراسم هیئت که تمام شد، به
سمت حیاط امامزاده رفتیم. شور و اشتیاق عجیبی داشت و به حرفش
تاکید می کرد که گوش بدهم. با
انگشت اشاره
کرد و گفت وقتی شهید شدم مرا
آنجا دفن کنید. من که باورم
نمی شد، حرفش را جدی
نگرفتم. نمی دانستم که آن
لحظه شنونده وصیت پسرم
هستم و روزی شاهد دفن او در
آن حیاط می شوم.🙃🌱
#شهیدمحمدرضادهقانامیری