🔹دعای شهادت؛ آنچه حاج قاسم در دیدارهایش از خانواده شهدا تقاضا می‌کرد 🔹پدر شهید مدافع حرم فاطمیون "سیدمحمد صادق حسینی" تعریف می‌کند: «سردار یاالله گفت و همان جلوی در ایستاد. گفتم بفرمایید داخل. گفت: اختیار با شماست اگر اجازه دهید. خندیدم گفتم تا اینجا به اختیار خودتان آمدید از اینجا به بعد به اختیار من بیایید. حاج قاسم روی صندلی نشست و من هم مقابل او به دیوار تکیه دادم و ایستادم. از من پرسید اسم شما چیست؟ گفتم سیدباقر حسینی. در همین حین بدون حرف دیگری از روی صندلی آمد پایین و مقابل من روی زمین نشست. 🔹حال و احوالمان را پرسید و از اوضاع خانواده پسرم جویا شد. بعد بلند شد که برود، پیشانی مرا بوسید. ناگهان دیدم اشک چشمان سردار را پر کرده. با خودم گفتم خدایا! من حرف بدی زدم یا چیزی گفتم که او ناراحت شد؟ در فکر خودم دنبال علت می‌گشتم که سردار گفت: شما پدر شهید هستی. دعا کن من همردیف پسران شما باشم. بلافاصله پس از جمله سردار گفتم: الهی آمین! سردار خندید و گفت: هنوز دعایی نکردم که الهی آمینش را گفتی. گفتم خودم تا تهش را خواندم. می‌دانستم وقتی می‌گوید می‌خواهم همردیف پسرتان باشم یعنی شهادت می‌خواهد»