📌 شهید ناصر ورامینی، شهیدی که طریقه شهادتش را در مداحی‌ش ذکر کرده بود. 🔹 عشق ناصر به حضرت فاطمه زهرا (س) بر بچه های گردان امام مهدی عج پوشیده نبود. ◇ وقتی نوحه دروسط کوچه تورا میزدند کاش بجای تو مرا میزدند را اولین بار در نمازخانه گردان خواند. ◇ تعدادی از بچه ها که طاقت نداشتند، آمدند به من گفتند: چرا ناصر این نوحه می خونه؟ ◇ گفتم: زبان حال خودش است. شما دوست ندارید بجای فاطمه سلام الله علیها کتک می خوردید. ◇ بهم دیگر نگاه کردند و رفتند. شب های بعد گرم کننده نوحه ناصر همین بچه های عاشق بودند. ◇ دم همیشگی ناصر در ذکر مصیبت ها این بود. اگر قلب ما را شکافن بر لوح قلبم نوشته حسین جان ◇ این نوحه آنقدر تکرار شده بود. که من از بر شده بودم. روز آخر که جنازه ناصر از تپه ریشن پایین آمد وقتی بوسیدمش، چشمم به طرف قلبش رفت. ◇ لباس خونی سمت چپش مرا کشاند به آن فکری که سال ها برایم پیش آمده بود ◇ رابطه او و نوحه اش. به آرامی لباسش را کنار زدم. خدای من. فقط قلب ناصر شکافته شده بود. همه جایش نگاه کردم هیچ جراحت دیگری نداشت. ◇ آرام زیر لب زمزمه کردم. اگر قلب ما را شکافن بر لوح قلبم نوشته حسین جان ✍ فرازی از وصیت نامه شهید «بارالها! به درگاهت شکر می‌کنم که سعادت حقیقی را نصیبم کردی و با حسینیان همراهم کردی و در جبهه ها راه دادی و مرا از لهویات دنیا به انوار الهی سوق دادی و شراب عشقت را به من نوشاندی. ◇ هیچ یک از اقسام مرگ‌ها افتخار آمیز نیست، تنها شهادت است که در هاله‌ای از تقدس، شرافت و افتخار قرار دارد.»