. " نمی خوابید مگر از شدت خستگی الان میگم که مادر مثل اینکه تو عجله داشتی؛ خودت می دونستی که وقت نداری که این همه کار رو با هم انجام می دادی؟ استراحت کمی داشت؛ اگر می خوابید واقعا خسته بود و از شدت خستگی سرش را که روی بالشت می گذاشت خوابش می برد هر وقت صدا می زدم با یک بار جوابم را با اون لحن زیبا نمی داد وصدا کردنم به بار دوم می رسید می دانستم که واقعا خسته است که جواب من رو نداد. " 📍به نقل از مادر گرامی شهید. | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]