.
| سَلام،شهيـــدِ بي سَرَمْ💔|
"مادر شهید حال و هوای آخرین شب قدر پسرش را اینگونه روایت میكند :
مراسم قرآن به سر آغاز شد و آقای رئیسی که تولیت حرم رضوی بود، مراسم قرآن به سر را آغاز کرد. دستهایم را به سوی آسمان بلند کردم و به سوی حرم امام رضا (ع) نگاه کردم و گفتم: «یا امام رضا (ع)! تو را به جوادت قسم میدهم حالا که اینقدر دلش میخواهد و بیتابی میکند، قسمتش کن تا به سوریه برود». وقتی مراسم به پایان رسید به آقا محسن گفتم که «من رضایت دادم. اگر میخواهی به سوریه برو». آقا محسن این را گفتم خیلی خوشحال شد و برقی در چشمانش زد که تا ان لحظه اصلا چنین حالی را از او ندیده بودم. همان شب به چند نفر از دوستانش تماس گرفت و گفت
:«من رضایتم را از امام رضا (ع) و مادرم گرفتم و برای اعزام آمادهام»."
#شهید_حججی |
#امام_رضا
#خاطره
ڪانال "شهیدحسنمختارزاده"
•🌱•
[
https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]