شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
#ارسالی #شهید_حسن_مختارزاده ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088
🔸ارسالی مخاطبین قصه این عکس؟ نماز صبح رسیدم حرم اسم شهید رو شنیده بودم از قبل اما وقتی متوجه شدم مقبره دارند کنجکاو شدم برم ببینم اونجا رو . صبح زود رفتم از خادم های سمت کفشداری پرسیدم که مقبره کجاست!اونجا که مزار شهید مختارزاده هست بندگان خدا آدرس هم دادند اما من درست متوجه نشدم و گفتند که فعلا هم باز نیست . یجورایی ناامید شدم... روز اول دوم سفرم گذشته بود و من هنوز مقبره نرفته بودم رفته بودم زیارت همین حین که داشتم بیرون میومدم یه خادم کنار در ایستاده بود ازش پرسیدم آدرس رو اومد بیرون و نشونم داد که اونجا مقبره ست. حقیقت‌ش سری اول که رفتم حس خاصی نداشتم فاتحه و دعایی خوندم و پاشدم رفتم . روز بعدش رفته بودم بیرون یه پیراهن سبز سه دکمه کوچولو دیدم خیلی خوشم اومد اما خب لزومی نداشت بخرم ... وقتی رفتم مقبره و به قاب عکس شهید نگاه کردم اسم‌شون عجیب به دلم نشست برای وساطت و توفیق مادر شدنم طلبه شهید حسنِ مختار زاده و جرقه ی شدم توی ذهنم که برم و اون پیرهن رو بگیرم اما خب به دلیل مسافت که با حرم داشت جور نشد که برم اونجا اما به طور اتفاقی وقتی داشتم توی بازار خرید میکردم چشمم اوفتاد به سرهمی سبز و سفید رنگ اون لحظه خیلی ذوق زده شدم گفتم این سرهمی رو میگیرم و متبرک میکنم هم به ضریح و هم میبرم مقبره پیش آقا حسن ... وسط راه از بنده خدایی که همراهم بود حرفی شنیدم که حس کردم یک باره قلبم خورد شد! فقط تنها چیزی که به ذهنم رسید این بود که برم حرم و از اونجا مستقیم برم مقبره ‌... توکل کردم بخدا و توسل به اهل بیت اللخصوص حضرت معصومه و این شهید بزرگوار خیلی حال بدی داشتم اما الحمدالله آرامش گرفتم و اونجا رو پناهگاه حال بدم دونستم . . این اتفاق برای من یجورایی عجیب بود برام دعا کنید توفیق پیدا کنم ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]