علیرضا صادقی یکی دیگر از شهدای جوان حادثه تروریستی کرمان است. وی 20 سال داشت و از اهالی شهرستان کرمان بود. دوستان و مخاطبین گرامی علی رضا صادقی جوان ۲۰ ساله جوانی که هیچ ادعایی نداشت و تمام دلخوشی این شهید موتورش بود خواهر شهید تعریف می‌کرد خیلی موتورشو دوست داشت یک موتور معمولی به رنگ زرد هر روز موتورش می‌شست تمیز میکرد و مادر همیشه می‌گفت پسر اینقدر این موتور نشور آب نریز الکی میری بیرون دوباره کثیف میشه خواهرش می‌گفت حتی بیرون که موتور سوار میشد سعی میکرد همیشه از جاده آسفالت بره که خاک زیاد نگیره موتور ..همه آشنایان دوستان همسایه ها می‌دونستن که علی رضا موتورش دوست داره و هیج جا بدون موتورش نمیره تعریف می‌کرد حتی به همسرش گفته بود موقعی که برای خرید طلا به بازار رفته بودن که ماشین عروس ما موتوره که همسرش گفته بود زشته مردم چی میگن می‌گفت چکار به حرف مردم نیت مهمه علی رضا یک جون دوست داشتنی مهربان بوده خیلی تعریف می‌کرد خواهر شهید دلسوز مهربان تا این روز سالگرد مراسم سردار میرسه علی رضا از خانه به سمت گلزارشهدا با موتورش به راه میوفته علی رضایی که تمام دلخوشی اون همون موتور زیر پاش بود با یکی از دوستانش موتور نزدیک همون جنگل قائم قفل زنجر میکنه میرن به سمت زیارت شهید قاسم سلیمانی ولی نمی‌دونست که راه شهادت براش باز شده وقتی انفجار اول رخ میده علی رضا همون نزدیک محل حادثه بود وقتی دید زخمی‌ها روی زمین هستن و همه دارن به سمتی فرار میکنن دید زن بچه روی زمین هستن به دوستش میگه من برم برای کمک به مجروحین که دوستش میگه نرو جلو خطر داره ولی او گفته بود به دور ازناجوانمردیه شاید بتونیم کسی نجات بدیدم دستشو رها میکنه از دست دوستش و میره جلو برای کمک وقتی میره کمک بمب دوم منفجر میشه و علی رضا صادقی به درجه رفیع شهادت میرسه علی رضای مهربون که به قول خواهر شهید هیچ ادعایی نداشت و آزارش به کسی نمی‌رسید و تمام دلخوشی آن موتور زرد رنگش بود وقتی خبر حادثه به گوش خانواده رسید قلب خواهر دگرگون شد همه زنگ به گوشی علی رضا جوابی نشنیدن مادر نگران همه نگران تا بعد چند ساعت زنگ خانه به صدا درآمد همه به سمت در دویدن دیدن موتور علی رضا آمد ولی خودش نیامد علی رضایی که هیچ وقت موتورشو تنها نمیگذاشت همه جا با موتورش بود قلب خواهردگرگون شد گفت علی رضا شهید شد بله تمام کسانی که تو این مسیر به شهادت رسیدن داستان‌ها و حکایاتی دارن و هر کدومشون هیچ ادعایی نداشتن فقط اون نیت پاکی که تو زندگیشون پیش گرفتن مهر قبولی حضرت زهرا ص شد