از وسوسه ی گندم ری درس بگیرید ای فتنه گران! از نُه دی درس بگیرید هر کس پیِ عمامه ی کوفی نسب افتاد از قافله ی اهل بصیرت عقب افتاد دنیا طلبان دیده ی بیدار ندارند با آینه ی کرب و بلا کار ندارند اسلام که رنجورِ تبِ خون جگری هاست مجروحِ شبیخون همین فتنه گری هاست با رفتنتان، زخم به لبخند گرفتیم از فتنه ی دیروزِ جمل پند گرفتیم رفتید! ولی مردِ جگردار زیاد است در جبهه ی حق میثم تمار زیاد است از عشق در این جبهه مکرر بنویسید از مالک و عمار و ابوذر بنویسید آری بنویسید سر از فتنه گر افتاد «با آل علی هر که در افتاد، ور افتاد» موجیم، پیِ ساحل آرام نباشیم دل بسته و دلداده ی برجام نباشیم دل بسته ی این دردِ مسلمانی خویشیم دلداده ی آن پیرِ خراسانی خویشیم