🕊 موقع رفتن بهش گفتم: برو داداش،ولی برگـرد ...🙃🍂 یه لبخندی زد و گفت: من دیگه برنمیگردم. ..😊✋🏻 گفتم:نزن این حرفو،تو بچہ ڪوچیک دارۍ ...😔 یه دست زد به گردنش و گفت: این گردنو میبینے؟! خوراڪ بریدنهـ ...🍃 🕊 🌹 🌷 @shahidmohamadhosinmohamadkhani ═✧❁🌷یازهـرا🌷❁✧═┄