⚠️تلنگـــــرانه🌱
حسین فریاد میزند: «هل من ناصر ینصرنی»؟😔
و من در حالی که نمازم قضا شده است میگویم:
لبیک یا حسین(ع)! لبیک...✋😊
حسین نگاه میکند لبخندی میزند🙂 و به سمت دشمن تاخت میکند،🏇
و من باز میگویم:
لبیک یا حسین(ع)! لبیک...✋😊
حسین شمشیر میخورد، من سر مادرم داد میزنم و میگویم:😡
لبیک یا حسین(ع)! لبیک...✋😊
حسین سنگ میخورد، من در مجلس غیبت🗣 میگویم:
لبیک یا حسین(ع)! لبیک...✋😊
حسین از اسب به زمین می افتد؛ عرش به لرزه در می آید و من در پس نگاه های حرامم👀 و فریاد میزنم:
لبیک یا حسین(ع)! لبیک...✋😊
حسین رمق ندارد؛ باز فریاد میزند: «هل من ناصر ینصرنی؟»😔
من محتاطانه دروغ میگویم🤭 و باز فریاد میزنم:
لبیک یا حسین(ع)!لبیک...✋😊
حسین سینه اش سنگین شده است، کسی روی سینه است، حسین به من نگاه میکند میگوید: تنهایم، یاری ام کن...😭
من گناه میکنم و باز فریاد میزنم: لبیک...😢✋
خورشید غروب کرده است...🌄
من لبخندی میزنم و میگویم:😊
اللهم عجل لولیک الفرج...🙏
به چشمان مهدی خیره میشوم و میگویم:
دوستت دارم تنهایت نمیگذارم...!❤️✋
مهدی(عج)به محراب میرود و برای گناهان من طلب مغفرت میکند...😭
مهدی تنهاست...حسین تنهاست...😔
من این را می دانم
اما....
@farmandeh_delha_alvani