کم نکن سایه ی لطفت ز سرم، آقاجان گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان یک قدم محض رضای تو نشد بَردارم اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان در بساط غمتان مدعی ام اما حیف غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان پر و بالم شده زخمی، به زمین افتادم کمکی کن که  به سویت بپرم آقاجان غیر این خانه پناه دگری نیست مرا باز کن در به رویم، پشت دَرَم آقاجان تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان بعد مشهد، سفر کـرببلا میچسبد یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان در شب اول قبرم به شما محتاجم گر نیایی به خدا در خطرم آقاجان : 💔 میان تلخی این روزگار دلم هوای تو کرده، بگو چه چاره کنم؟ سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani