گریه کردم گریه هم اینبار آرامم نکرد هر چه کردم هر چه آه انگار آرامم نکرد روستا از چشم من افتاد دیگر مثل قبل گرمی آغوش شالیزار آرامم نکرد بی تو خشکیدند پاهایم کسی راهم نبرد درددل با سایه دیوار آرامم نکرد خواستم دیگر فراموشت کنم اما نشد خواستم اما نشد این کار آرامم نکرد سوختم آنگونه در تب آه از مادر بپرس دستمال تب بر نم دار آرامم نکرد ذوق شعرم را کجا بردی ذوق شعرم را کجا بردی که بعد از رفتنت عشق و شعر ودفتر وخودکار آرامم نکرد ... 👇🍃👇 🪶❄️ ✾࿐༅🍃♥️🍃༅࿐ 🍃👈 ❤تنها صداست که می ماند......❤ 🎙🎶@cofeh_deklameh🎶🎙