سلام کاری داشتم که خیلی برام مهم بود و اهمیت داشت و به شهید خیلی توسل کردم اما نشد خیلی ناراحت بودم رفتم سر مزارشون و ازشون خیلی گله کردم و حتی قهر کردم شبش خواب دیدم در منزلشون نشستیم انگار احوال پرسی اومده بودم نشسته بودن و زانوشونو بغل گرفته بودن رفتم جلو سلام بدم با حالت عصبانیت گفتن بهم فکر کردی ما حواسمون به تو نیست؟! ما بهترشو برات گذاشتیم فکر کردی حواسمون نیست برو منتظر باش و بعدش بهتر از اون رو قسمت و نصیب من کردن تا عمر دارم مدیون شهید هستم 😭 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani