تولد یک سالگی محمد قاسم بود. با هم برای خرید بیرون رفتیم؛ داخل پاساژی شدیم و وسایل جشن رو خریدیم. بعد از خرید وسایل جشن، با حالتی پر از یقین گفت:سال دیگه وسایل تولد محمدقاسم رو از همینجا بخر؛ من دیگه نیستم!!
تا کی بنگارم
غم بی طاقتی ام را
ای برده مرا
طاقت ایام، کجایی...؟!
#شهید_محمد_رضا_الوانی🌹
#مدافع_حرم
https://t.me/shahidmohammadrezaalvani