خاطره ای از شهید مدافع حرم محمدرضا الوانی در سال‌های دهه ۸۰ بود که ۶ نفر پاسدارِ دانشکده افسری رو به یگانِ ما معرفی کردند ، بنده هم بر حسب وظیفه و همچنین دستور فرمانده و نیاز واحدهای پایین دستی به نیرو مشغول‌ بررسی و معرفیِ این بزرگواران به واحدهای محتلف بودم که شهید الوانی گفتند من رو فعلا به جائی معرفی نکنید، پرسیدم چرا؟ ، گفتند یگان صابرین منو انتخاب کرده و الان فقط موافقت فرمانده رو می خوام بگیرم که از اينجا منتقل بشم ( بر اساس قانون چون ایشان از ابتدا برای یگان آموزشی گزینش شده بود میبایست با موافقت یگانِ مبدا منتقل میشدن)، بعد ادامه داد و گفت : اينجا یگانِ آموزشیه و من دوست دارم در یگانِ عملیاتی خدمت کنم‌ حدود یک ماهی طول کشید تا محمدرضا الوانی با اصرارِ زیاد موافقت فرمانده رو گرفت و به یگان ویژه صابرین منتقل شد( این در حالی بود که تو اون مقطع زمانی بعضی از نیروها تلاش می کردند که در یگانِ آموزشی که راحت تر از یگانِ عملیاتی هست خدمت کنند ) چهره نورانی با حجب وحیا ، مخلص و در عین حال مصمم وبا اراده شهید الوانی رو هیچ گاه فراموش نمیکنم، دغدغه مندی. تکلیف محوری، اطاعت پذیری، به استقبال خطر رفتن و پذیرفتن ماموریت های سخت و خطرناک از خصوصیات و ویژگی های این شهید عزیز بود(دقیقا مثل شهدای دفاع مقدس) سردارمحمد رضا الوانی در مهرماه سال ۱۳۹۵ در سوریه به شهادت رسید روحش شاد و یادش گرامی 🌹 @hamedrzaieyadyaran