نمای گنبدی افتاده است در نظرم چگونه جا شده خورشید در دو چشم ترم؟ منم برابرِ تو یا که خواب میبینم؟ تویی برابرِ من یا خیال در نظرم؟ اگر که راه نمیدادی اَم، بعید نبود که در غمِ تو بریزد تمامِ بال و پرم چه خوب می شود اینجا بمانم و نروم شبیهِ این همه آهو که هست دور و برم نگاهِ بدرقه ی گنبدت، مقابلِ من... دعای آبیِ گلدسته هاست پشتِ سَرم بهانه ای بده همچون شکنجِ زلفِ خودت که لااقل  عقب اُفتد شکنجه ی  سفرم قطار منتظر است، آه! من کجا ماندم؟ به بخش گمشدگانِ حَـرَم بیا بِبَرَم : بس که دلتنگم اگر گریه کنم، می‌گویند: قطـره‌ای قصدِ نشان‌ دادنِ دریا دارد سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، (ع) http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani