و این بهانه ی خوبیست؛ من گرفتارم بهانه ای که بگویم فقط تو را دارم مرا همیشه گرفتار کن، دلا مگذار که لحظه ای سر از این آستانه بردارم خودت بگو، تو اگر رد کنی گدایت را بساط دل به در خانه ی که بگذارم شبیه تکه ی ابری پر از کثیفی ها به وقت بارش چشمم، اسید می بارم برای آخر عمـرم بـیا مقـدر کن که جان به خنده ی مستانه ی توبسپارم چه می شود که نفسهای آخرینم را به زیر مقدم شاهانه ی تو بشمارم : 💔 دلم هوای تو کرده؛ بگو چه چاره کنم؟ روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani