خدا در باور مردم، به روی چوبهی دار است
پس از آن کار این عالم، به غایت سخت و دشوار است
شیاطین سرخوش و مستاند و دنیا رو به تاریکی است
درخت بیبَر "غیرت"، علیل و زار و بیمار است
لباس "آدمیت" را، به شمشیر "تجدد" زد
"کلاهپهلوی" اینجا، یگانه جنس بازار است
به "کیف انگلیسی" هر، "تقیزاده" تعهد داد
که تا جان در بدن دارد، به خط او وفادار است
گرفته هر بُز اخفش، به دستش دامن او را
امید "چشم شیطان" است و در چشمان او خوار است
در این هنگامهی بلوا، که در کل جهان افتاد
میان این همه خفته، فقط یک چشم "بیدار" است
همان چشمی که"روحالله"، چنان پرورده است او را
که از دیدار غیر از حق، چنان آیینه بیزار است
شبیه بتشکن آمد، که ناقوس زمین لرزید
کلام جاریاش این بود، که دشمن سخت غدار است
در آن طوفان تاریکی، چو "نوح" و کشتیاش شد او
غریقان را نجات آمد؛ طریقِ وصلِ دادار است
بساط ظلم شیطانی، به رزم او فروپاشید
ولی آن دشمن سفاک، همیشه فکر تکرار است
به جای طعنهی تلخت، عقاب انقلابت باش
که کرکس بیشمار است و کمین بگرفته بسیار است
طنین ظهر عاشورا، علَم کرد "انتظار سرخ"
"علی"، "موسا"ی دوران و خدا هموارهاش یار است
بزن بر نیل و "لاتحزن"، دروغ سامری بشکن
که تنها راه آزادی، ز بند خصم، پیکار است
#ققنوس
@shahidmohammadrezaalvani