سلام علیکم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
وقایع روز یازدهم محرم سال ۶۱ هجری قمری چه بود؟
1 ـ حرکت کاروان اسیران از کربلا
عمربن سعد ملعون روز یازدهم محرم تا ظهر در زمین کربلا ماند و بر کشتگان سپاه خود نماز خواند و آنان را دفن کرد؛ در حالی پیکر پاک فرزند رسول خدا صلى الله علیه و آله و یاران پاکبازش در زیر آفتاب رها شده بود، دستور داد سرهاى دیگر شهداى کربلا را از بدن ها جدا کنند و به قصد تقرّب به ابن زیاد و گرفتن جایزه با خود به کوفه ببرند.
مجموع این سرهاى پاک به 72 سر نورانى مى رسید که بین قبائل تقسیم شد.
چون روز به نیمه رسید، عمر بن سعد دستور داد تا اهل بیت امام را بر شترها سوار کردند. حضرت زین العابدین(علیه السلام) را هم در حالی که بیمار بود، با غل و زنجیر بر اشتری سوار نمودند . هنگام حرکت برای اذیت کاروان اسرا آنها را از کنار قتلگاه عبور دادند.
مشاهده آن صحنه هاى دلخراش با آن بدن هاى پاره پاره و پایمال سمّ اسبان که عمدتاً قابل شناسایى نبودند، مىتوانست هر بینندهاى را از پاى درآورد ولى طمأنینه و آرامشى که در زینب کبرى علیها السلام، یادگار صبر و شکوه على علیه السلام ظهور کرد و صلابت و استحکامى که در کلمات دلنشین او موج مىزد، تا حدود زیادى آن فضاى سنگین را شکست و آن را براى آل رسول قابل تحمل کرد.
زینب که مىدانست دشمن در انتظار است تا با دیدن کوچکترین نشانه اى از ضعف وپشیمانى درخاندان پیامبر، قهقهه مستانه سر دهد، با دیدن پیکر به خون آغشته برادر، رو به آسمان کرد و گفت: «أَللَّهُمَّ تَقَبَّلْ هذا الْقُرْبانَ؛ خدایا این قربانى را قبول فرما!».
گفته شده است: در میان اسراء دوازده پسر بچه و نوجوان از جمله آنها محمد بن الحسین و على بن الحسین علیه السلام بودند.
از جمله زنان بزرگوارى که در کربلا به اسارت درآمدند عبارتند از:
زینب کبرى علیها السلام، ام کلثوم، فاطمه دختر امیرالمؤمنین علیه السلام، فاطمه دختر امام حسین علیه السلام، سکینه دختر امام حسین علیه السلام، و دختر چهارساله امام حسین علیه السلام (رقیه)، و رباب دختر امرء القیس همسر با وفاى امام حسین علیه السلام، رمله، مادر حضرت قاسم و همسر امام حسن مجتبى علیه السلام.
اینان بازماندگان از عترت رسول اللَّه بودند که ابن سعد و سپاهش حرمت پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) را در حق آنها رعایت نکردند و با جسارت تمام آنان را چون اسیران جنگى به بند کشیدند و با خیل نامحرمان که قاتلان ذرارى پیامبر صلى الله علیه و آله و یارانش بودند، به سوى کوفه روانه ساختند.
2 ـ برگزاری مجلس ابن زیاد ملعون
عمر بن سعد روز یازدهم محـرم به کوفه آمد و عبـیدالله بن زیـاد، بـابرگزاری مجلس باشکوهی، اذن عمومی داد تا مردم در مجلسش حاضر شوند. آن گاه سر مقدس امام حسین(علیه السلام) را مقابل او گذاشتند و او به آن نگاه و تبسم مینمود و با چوبی که در دست داشت جسارت میکرد. در این هنگام زید بن ارقم برخاست و در حالیکه میگریست، فریاد زد: «چوبت را از لب و دندان حسین(علیه السلام) بردار که من با چشم خود دیدم رسول خدا(صلی الله علیه و اله) لبان مبارک خویش را بر همین لب و دهان گذارده بود!» ابن زیاد ملعون به او گفت: «اگر پیرمردی سالخورده نبودی و عقل خود را از دست نداده بودی، گردنت را میزدم!» پس در این هنگام زید از جا برخاست و روانه خانهاش شد.
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
و اما امروز چهارشنبه روز زیارتی چهار امام همام امامموسیکاظم علیهالسلام، امامرضا علیهالسلام، اماممحمدتقی علیهالسلام و امامعلیالنقی علیهالسلام است. پس زیارت مینماییم آن بزرگواران را جمیعا و به نیابت از جانب همه ذویالحقوق با این عبارات:
*بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم*
*الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ*
*السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا أَوْ لِيَاءَاللّٰهِ*
*السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا حُجَجَ اللّٰهِ*
*السَّلامُ عَلَيْكُمْ يَا نُورَ اللّٰهِ فِى ظُلُمَاتِ الْأَرْضِ*
*السَّلامُ عَلَيْكُمْ*
*صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْكُمْ*
*وَعَلَىٰ آلِ بَيْتِكُمُ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ*
*بِأَبِى أَنْتُمْ وَأُمِّى*
*لَقَدْ عَبَدْتُمُ اللّٰهَ مُخْلِصِينَ*
*وَجَاهَدْتُمْ فِى اللّٰهِ حَقَّ جِهَادِهِ*
*حَتَّىٰ أَتاكُمُ الْيَقِينُ*
*فَلَعَنَ اللّٰهُ أَعْداءَكُمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ أَجْمَعِينَ*
*وَأَنَا أَبْرَأُ إِلَى اللّٰهِ وَ إِلَيْكُمْ مِنْهُمْ*
*يَا مَوْلاىَ يَا أَبا إِبْراهِيمَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ*
*يَا مَوْلاىَ يَا أَبَا الْحَسَنِ عَلِىَّ بْنَ مُوسىٰ*
*يَا مَوْلاىَ يَا أبا جَعْفَرٍ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِيٍّ*