رنگ از چهره پریده است، خودت می‌دانی عرق شرم چکیده است، خودت می‌دانی پشت این خانه گـدا آمده و با گـریه  دست یاری طلبیده است، خودت می‌دانی تو بزرگی و مرام تو نبخشیدن نیست از شما قهر بعید است، خودت می‌دانی مهربانی و به جز لطف تو این قدر کسی بار ما را نخریده است، خودت می‌دانی به غـریبی تو سوگند، دلِ در به درم از همه جز تو بریده است، خودت می‌دانی عمر من رفت، فقط چند صباحی مانده آخر کار رسیده است، خودت می‌دانی من گدای درِ سلطان شده ام تا شاید بر سر من بکشی دست، خودت می‌دانی مجلس روضه به پا گشته بیا که بانی مادری زار و خمیده است، خودت می‌دانی : 💖 اینجا خرابه های دل آبـاد می شود هر دلشکسته در حرمت شاد می شود در ازدحام بغض که درگیر می شوم روحم دخیل پنجره فولاد می شود🕊 سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani