💥ميرزا ابوالفضل قهوه چی و بهره مندی از بركات مسجد مقدس جمكران 😭به ظاهر پيرمرد عامی و ساده اما در واقع يكی از شيفتگان و شرف يافتگان آستان مقدس امام زمان(روحی فداه)بود. آن جناب نسبت به مسجد جمكران علاقه فراوان نشان می داد و چه بسا تشرفات مكرر و توفيقات بی مثالش را از رهگذر انس با آن مسجد شريف به دست آورده بود. 💠ميرزا ابوالفضل ، در بازار قم قهوه خانه ای داشت، اما هر چهار شنبه و هر جمعه آن را تعطيل می كرد و به زيارت مسجد مقدس جمكران می شتافت. روزی عده ای از بازاریها به او گفتند : ميرزا ابوالفضل! جمعه ها را برای خودت به جمكران برو و چهارشنبه ها را برای ما نرو و بمان به ما چايی بده! در جوابشان گفت : برای چای دادن به شما جمكران را رها نمی كنم . برخی از بازاری ها او را تهديد كردند و گفتند : اگر چنين كنی قهوه خانه ات را می بنديم . در جواب آنها گفت : ببنديد ! خيال می كنيد كه به خاطر فروش چای از امام زمانم دست بر می دارم ؟! مگر من يوسف فروشم ؟! سرانجام عده ای از بازاریها تهديد خود را با زدن قفل به در قهوه خانه او، عملی كردند تا شايد وی را از عادت خويش باز دارند .اما آن مرد خدا ، هنگامی كه ديد به در قهوه خانه اش قفل زدند ،بلافاصله خودش نيز قفلی ديگر تهيه كرد و بر در قهوه خانه زد و صدا زد :قهوه خانه،خداحافظ!🔗🔒 🔷آن جناب خود نقل كرده است: در همان شب كه فردايش در قهوه خانه را قفل زدند، آقا امام زمان(عج) را در خواب ديدم. حضرت فرمودند: ميرزا ابوالفضل! بازاری ها تصميم گرفته اند بر در قهوه خانه ات قفل بزنند . گفتم: آقا جان! قربانت گردم! بگذار بزنند . مگر من بزغاله ام كه بع بع كنم و بگويم جو می خواهم ؟! خدا ناظر است و رزق مرا می دهد .من جمكران تو را به هيچ قيمتی رها نمی كنم . آقا لبخندی زدند. در همان حال از خواب پريدم و ديدم كه نزديك اذان صبح است ... صبح كه به قهوه خانه رفتم، ديدم به در آن قفل زده اند .🪜 🧮بار الها! چنان كن كه ما نيز قدر امام زمانمان را بشناسيم! و تمام هستی خويش را به محبت او در بازيم . خدايا! ما را از فرو مايگانی قرار مده كه يوسف زمانشان را به بهايی اندك فروختند و دل به دنيايی دروغين باختند. 🦋کانال#مادرم_فاطمه سلام الله علیها🦋 ┄┅┅┅┅❀💠❀┅┅┅┅┄ ☘❀@Yafatimaha❀☘