وقتی که غافل از شبِ قبرُ لحد شدم اقرار میکنم که از آن بعد، بَد شدم آنقَدر که گناه ضرر زد به روحِ من چه زنده بودنی، که تماماً جسد شدم چشمم قدیم اینهمه که بی حیا  نبود انگار بی حیا شدنم را بلد شدم از دست رفت، دستِ تمیزی که داشتم هرکس که دوست داشت رفیقم  شود_ شدم من شیعه ی امامِ زمانم  ولی  چراااا از کوچه ای که یار نمیخواست رد شدم دور از شما شدن که بِغیر از ضرر نداشت امّا میانِ دل و شما، بنده سَد شدم شُکرِخدا که باز چنان گریه ام گرفت با گریه ی امام زمان گریه ام گرفت : شهر من پر شده از جنگ هواها و هوس دل خودرابه که خوش کرده ای ای صاحب عصر سلام عليكم ورحمة الله، صبحتون بخير، آدینتون معطر بنام ༺◍⃟🥀჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani