✍️وقتی برجام با محتوایی تصویب شد که در بطن آن مکانیسم ماشه گنجانده شده بود، بسیاری آن را حاصل خیانت یا حماقت تیمی دانستند که در آن حتی جاسوس هم وجود داشت.
در مجلسِ لاریجانی، تنها در بیست دقیقه و بدون بررسی کارشناسی دقیق و با نادیده گرفتن فریادهای دلسوزان انقلاب تصویب شد.
نه تنها صدای اعتراض آن نمایندگان شنیده نشد، بلکه با الفاظی همچون "کاسبان تحریم و ترسو و بزدل و مخل روند صلح و... مورد حمله قرار گرفتند.
در همان جلسه، مردی برخاست و گریست!
مردی که با بغضی فروخورده و قلبی شکسته، تلاش کرد حقیقت را فریاد بزند، اما صدایش در هیاهوی سیاستبازان گم شد.
مرحوم دکتر علی اصغر زارعی، که آن روز، نه برای سیاست، بلکه برای وطن و عزت ملت گریست.
صدای هقهقهایش در فضای مجلس پیچید، اما دلهای بسته از درک آن عاجز بودند.
بسیاری، آن گریه را مسخره کردند، دستاویز طنز قرار دادند و آن صحنه را تمسخر کردند، اما غربیها، همانهایی که پشتپرده برجام را نوشته بودند، خوب میدانستند معنای آن گریه چیست.
آن اشکها، اعترافی ناگفته بود به آغاز یک دوره پرخسارت؛ دورهای که عزت ملی در ازای لبخند دشمنان، بر میز مذاکره گرو گذاشته شد.
مرحوم دکتر علی اصغر زارعی آینده را دیده بود، فریاد زده بود، اما فریادش شنیده نشد.
نامش را با افتخار باید بر زبان آورد و یادش را گرامی داشت، چرا که در میان هزاران ناظر خاموش، فقط او بود که گریست.
نه از ضعف، بلکه از عمق بصیرت و درد.
🌹کانال بچه های مسجد انصارالامام🌹
╔═🍃══════════════╗
@masjed_ansarolemam
╚══════════════🍃═╝