چنان به جای تو در هر کجا سخن گویم که خلق جز تو نبیند تجلی از سویم به جنگ آمده ام با کلام چون تیغم حمایلم شده این ریسمانِ بازویم به جز تو کس نتواند مرا اسیر کند اگر اسیر شدم راه  عشق می پویم اگرچه شیرم و دربند کس نمی مانم به دام شیر نگاهت شبیه آهویم چنان حجاب گرفتم کسی مرا نشناخت که گرد پیری از غم نشسته بر رویم سیه ز بارش سنگ است هر کجا در شام هلال عید در آن ابر تیره می جویم تو سنگ خوردی با سنگ من زمین خوردم مگر ز لاله‌ی سنگی دمی تو را بویم اگر ز بزم جفا تا خرابه میگریم مسیر آمدنت را به گریه می شویم : 💔 بخوان قرآن‌که‌قرآن خواندنت را دوست میدارم که می بخشد صدای تو توان بر پیکر سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام 🇮🇷اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج🇮🇷 کانال رسمی شهید محمدرضا الوانی👇 https://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani