دلش هوای زیارت مزار پدر را داشت...علیرغم گرمای شدید هوا، کت و شلوارش را پوشید؛ چند دقیقه ایی بیشتر طول نکشید که خوابش بُرد...تا شاید پدر به خوابش بیاید... 🌷 http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani