و این بهانه خوبیست: من گرفتارم بهانه ای که بگویم فقط تو را دارم مرا همیشه گرفتار کن، دلا مگذار که لحظه ای سر از این آستانه بردارم خودت بگو، تو اگر ردکنی گدایت را بساط دل به در خانه ی که بگذارم؟ شبیه تکه ی ابری پر از کثیفی ها به وقت بارش چشمم، اسید می بارم برای آخر عمـرم بـیا مقـدر کن که جان به خنده مستانه تو بسپارم چه میشود که نفسهای آخرینم را به زیر مقدم شاهانه ی تو بشمارم : دلم هوای تو کرده بگو چه چاره کنم؟ روا بود که گریبان ز هجر پاره کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani