در جگر میسوزد آهى در گذر از کوچه ها خاطراتی دارم اما بیشتر از کوچه ها آنچه دیدم را نگفتم لحظه ای با مادرم آنچه دیدم را نگفتم با پدر از کوچه ها یک کبوتر نامه ای در دست، بس کن، بگذریم جمع کردم بعد از آن یک مشت پَر از کوچه ها از دوشنبه میرود تا کربلا، تیر سه سر میرود بر حلق قاسم نیشتر از کوچه ها کوچه ها یک روز سیلی، کوچه ها یک روز تیر دائما میبارد آری دردسر از کوچه ها شام کوچه، کوفه کوچه، در مدینه کوچه بود زینب از من بیشتر دارد خبر از کوچه ها شام اگرچه شام اما صبح محشر می شود میرود بر نیزه خورشید و قمر از کوچه ها  : 💔 زهرا حرم نداشت، تو هم بی‌حرم شدی از کودکی همیشه هوادارِ مادری سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، http://eitaa.com/shahidmohammadrezaalvani