🍃🌹| ترک موتور بودم که ناگهان پایم بین موتور و سپر یک ماشین ماند. راننده ماشین اصرار کرد که نگه دارد، باحالتی عصبی از ماشین پیاده شد و خواست که ببیند چه شده است. زیر سپر شکسته اش را به ما نشان داد و ادای خسارت کرد. ما که مقصر نبودیم به او باج ندادیم، دید که نمیتواند حریف ما بشود برگشت و گفت که از ظاهرتان معلوم است مذهبی هستید. دیدار ما به قیامت، سر پل صراط..!! قائله که ختم شد حرکت کردیم. در طول مسیر درباره ی این قضیه شوخی می کردیم و می خندیدیم. ناگهان برگشت گفت: باید به آن راننده میگفتم که تا تو پل صراط برسی، ما رد شدیم..!!! به راستی که از پل صراط رد شد و ما جا ماندیم.... ♦️نقل شده از 🍃🌹| @shahid_dehghan