شعرم نمی آید چرا یا فاطمه (س) کاری نما
تا از حسینت گویم و آن هم به الهام شما
امشب نیاید شعر من یا فاطمه (س) آغاز کن
حس سرودن را به من ای دخت پاک مصطفی (س)
انگار یا زهرا (س) هنوز شعرم نمی آید ولی
پس این من و این شعر و این عباس (س) و دستان جدا
ای وای فهمیدم کنون انگار قصدی داشتید
یا فاطمه (س) خواهی شما گویم ز عباس (س) و وفا
یا للعجب در شعر من با اینکه قصدم بود حسین (ع)
الهام شعر از فاطمه (س) عباس (س) شد در انتها
عرض سلام و هم ادب ای زاده ام البنین
ای تو عزیز فاطمه (س) ای نور چشم مرتضی (ع)
ای مظهر مهر و وفا، ای آیت جود و سخا
باب الحوائج هستی و ما را خودت بنما دعا
بنما دعا تا قلب ما هر روز عاشق تر شود
به حضرت عشق و صفا یعنی شهید کربلا
ای حضرت عباس (س) ما محبوب باغ یاس ما
زهرا (س) نگاهت می کند او دوست می دارد تو را
می خواستم شعرم شود شعری حسینی این زمان
پس فاطمه (س) نام تو را آورد ای محبوب ما
ای تو علمدار حسین (ع) یار وفادار حسین (ع)
ای شیر بیدار حسین (ع) گو باز هم أدرک أخا
زیرا دوباره فاطمه (س) گوید که فرزندم سلام
به به عجب شعری شده آغازش از خیر النسا
پایان شعرم را دگر عباس (س) زینت می دهد
ما را حسینی کن شما نورش به دل ها کن عطا
هر قدر یا عباس (س) از آن انوار دل را پر کنی
افزوده ای بر قلب ما مهر و زلالی و صفا
در سوم شعبان که من شعری حسینی خواستم
زهرا (س) ولی در شعر من عباس (س) را می زد صدا
📝 علی شیرازی
l🚩السلام علیک یا أباعبدالله 🇮🇷