ذره‌ای در نزد خورشید درخشان تو‌ایم تشنه‌ای در حسرت یک جرعه باران توایم سال‌ها نان خورده‌ایم از سفره‌ی اولاد تو روزی ما می‌رسد چون بر سر خوان توایم گوشه‌ای از صحن آیینه و یا صحن عتیق هر کجا هستیم گویی کنج ایوان توایم زائران دختر تو زائران فاطمه‌اند تا ابد ممنون این لطف دو چندان توایم ما غذای خانه‌هامان هم غذای حضرتی ست در میان خانه هم در اصل مهمان تو‌ایم بی گمان ایل و تبارت عزت این کشور اند در حقیقت اهل جمهوری ایران توایم بچه‌های تو در ایران پادشاهی می‌کنند حضرت غربت نشین! مدیون احسان تو‌ایم قبله‌ی ما را کشاندی سوی مشهد، در عوض بنده‌ی ناقابل شاه خراسان توایم عبد صالح بوده‌ای، باب الحوائج بوده‌ای ما هم آقا از مریدان عمو جان تو‌ایم بی‌گمان بی حب تو اسلام ابتر می‌شود دین هر کس پای خود ما که مسلمان تو‌ایم @shahidsahrai