🔴 خطبه اول؛ بسم الله الرّحمن الرّحیم «الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّه الله فی الارضین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین» ✅ حجت الاسلام والمسلمین شاهرخی در خطبه اول نماز جمعه خرم آباد با اشاره به آیه ۱۵۱ سوره انعام؛ « قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ ۖ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا ۖ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا ۖ وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ ۖ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ ۖ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ ۖ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ۚ ذَٰلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ و ضمن سفارش همگان به رعایت تقوای الهی، انجام واجبات، ترک محرمات و رسیدن به موفقیت های دنیوی در سایه رعایت حدود الهی اظهار داشت: شرافت، کرامت، عزت و سربلندی و ماندگاری در سایه تقوای الهی حاصل می شود. 🔻وی با اشاره به آیه ۱۵۱ سوره انعام گفت: قبل از بعثت پیامبر اسلام (ص) دو طایفه در مدینه به نام اُوسْ و خَزرج بودند و این ها دائم در حال جنگ و خونریزی بودند. در یکی از نبردهای این دو طایفه، طایفه خزرج در مدینه شکست خورد؛ پس از شکست دو نفر از طايفه خزرج به سوی مكه رفتند تا از مردم آنجا پيمانى بر ضد طايفه اوس كه از رقيبان و دشمنان سر سخت خزرج در مدينه بودند، بگيرند؛آنها به هم پیمانان خود مراجعه کردند و منظور خود را از سفر به مكه توضيح دادند؛ هم پیمانان هم در پاسخ به آنها گفتند: که خودشان دچار رویداد و حادثه ای جدید شده اند و شخصی ادعا پیامبری می کند و تمام آداب و رسوم جاهلیت در مکه را نفی می کند و در پاسخ به آن دو نفر گفتند که ما نمی توانیم به کمک شما بیاییم زیرا خودمان دچار مشکل شده ایم. 🔻شاهرخی افزود: یکی از دو نفر طايفه خزرج که از مدینه به مکه آمده بود اسعد بن زراره بود؛ اسعد رو به هم پیمانان خود كرد و پرسيد: «او الآن كجا است؟»: در جواب به او گفتند: اگر مى خواهى به آنجا بروى، به سخنان او گوش نکن، و حتى يك كلمه با او حرف نزن، كه او ساحر زبر دستي است. 🔺وی خاطر نشان کرد: اسعد خطاب به هم پیمانان خود گفت: «من چاره اى ندارم مُحرِم شده ام و بايد اعمال طواف خانه كعبه را انجام بدهم، او هم كه در آنجا نشسته است، تو به من مى گويى من به او نزديك نشوم، پس چه كنم؟» هم پیمانان گفتند: «مقدارى پنبه در گوش هاى خود قرار ده، تا سخنان او را نشنوى زیرا اگر سخنان او را بشنوی مجذوب آن میشوی.» اسعد پرسيد: «او از كدام خانواده است؟»، گفتند:«فرزند عبدالله، و فرزند زاده عبدالمطلب است. 🔻وی در ادامه افزود: اسعد وارد مسجد الحرام شد در حالى كه هر دو گوش خود را با پنبه سخت بسته بود و مشغول طواف خانه كعبه شد، در بین طواف با خود فکر کرد و گفت: «این رویداد جدیدی است و من اگر از مکه به مدینه برگردم و از من سوال کنند که اتفاق و رویدادی در مکه افتاده و شخصی ادعا پیامبری کرده است و من اگر در جواب بگویم اطلاعی ندارم این برای من زشت است» پنبه ها را از گوش بيرون آورد و دور افكند 🔺وی بیان کرد: جلو پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) قرار گرفت و پرسيد: تو ما را به چه چيز دعوت مى كنى؟! پيامبر(صلى الله عليه وآله) به آرامى فرمود: «به شهادت بر يگانگى خدا و اين كه من فرستاده او هستم، و نيز شما را به خوبی ها دعوت می کنم» تا این جملات را شنید با توجه به اینکه اسعد بن زراره از علما يهود در مدينه شنيده بودند كه به همين زودى پيامبرى در مكه ظهور خواهد كرد جذب پیامبر اسلام (ص) شد و عرض کرد: «اشهد ان لا اله اِلاّ اللّه و اشهد انَّک رسول اللّه» و در همان جا به پیامبر اسلام (ص) ایمان آورد و اتفاقا این رویداد در ايامى بود كه مسلمانان در شِعب ابيطالب در محاصره بودند و در ایام موسم حج و عمره این ها معاف بودند که از محاصره خارج شوند و در مسجد الحرام و در ميان جمعيت به راحتى ظاهر شوند 🔻نماینده ولی فقیه با اشاره به اینکه اسعد بن زراره خطاب به پیامبر (ص) عرض کرد: که ما آمده ایم که هم پیمان برای جنگ و خونریزی پیدا کنیم ولی حال از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) تقاضا داریم مُبلّغى همراه ما به مدينه بفرستی تا به مردم قرآن تعليم دهد. 🔻وی خاطر نشان کرد: پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) مصعب بن عمير را همراه آنان به مدينه فرستاد و ۱۰ فرمان الهی را که در سوره انعام آمده است همراه خود به مدینه برد و از آن زمان، پايه هاى اسلام در مدينه گذارده شد و چهره مدينه متحول شد.