💢 دارویش را بده، به‌حساب من! یک پزشک عمومی ساکن تبریز متولد بهمن‌ماه ۶۳، در یک روز بهاری در راهروی مرکز سلامت، مردی میان‌سال توجهش را جلب می‌کند؛ مرد که از متصدی می‌خواهد بعد از پرداخت هزینه ویزیت شود. مدتی بعد همان مرد به اتاق پزشک می‌رود. دیابت دارد و باید پنج یا شش قلم دارو برایش تجویز ‌شود اما دفترچه‌ای همراهش نیست. بیمار در همان مدت از زندگی‌اش می‌گوید از این‌که سواد ندارد و با از دست دادن شغلش در یکی از شهرستان‌های اطراف مجبور به مهاجرت به تبریز شده است. مرد بیمار برای مشاوره تغذیه به اتاق دیگری می‌رود. دل پزشک جوان طاقت دیدن رنج مرد را ندارد، انگار می‌خواهد نشان بدهد هنوز هم دستان الهی در این سرزمین وجود دارد، یک نامه ضمیمه نسخه می‌شود؛ نامه‌ای که در آن از مسئول داروخانه خواسته شده که اگر این فرد در پرداخت هزینه داروهایش به مشکل برخورد با او تماس بگیرند و از بیمار هزینه‌ای دریافت نکنند. تصویر این نسخه در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست شد تا ثابت کند عشق به هم نوع هنوز درجای جای کشور جاری است. 🆔 @Shamimeashena