#حکایت
📕 داستانی از احوال دیوانگان
«نصربناحمد سامانی» به شکار میرفت،
بر کنار گورستان دیوانهای دید،
وزیر خود را گفت: با وی (دیوانه) مطایبه (شوخی) میکنم.
وزیر گفت: مبادا بیادبی کند،
گفت: باکی نیست،
پیش راند (به پیش رفت) و گفت: ای دیوانه! این سگ بهتر است یا تو؟
گفت: سگ هرگز نافرمانی خدا نکند، پس اگر من و تو فرمان او بریم از سگ بهتریم و اگر نافرمانی کنیم، سگ بر من و تو شرف دارد.
#مجله_آشنا
🆔
@Shamimeashena