💢 شعری برای شهیدان جاویدالاثر
پسرم رفت که از راه سفر برگردد
رفت تا خنده به لبهای سحر برگردد
با رجزخوانی «عباسک یا زینب (س)» رفت
رفت تا از سر این خانه خطر برگردد
رفت تا رونق بازار بماند تا عشق
بنشیند به تماشا و پدر برگردد
آب و آزادی و نان و غزل آورد ولی
رفت قربان خدایش که نظر برگردد
باد! خاکستر خورشید مرا برگردان
میشود آه! که در حد خبر برگردد؟!
که نفسگیرترین کار جهان بیخبری است
کاش با جامه «جاویدالاثر» برگردد
کاش دشمن سر او را به من انعام کند
میدهم قول به ولله که سر برگردد
چشم در راه؟! نه! در چشم خدا میدوزم
شاید این بار خودش جای پسر برگردد
مادرم دست خودم نیست دلم میگوید
منتظر باش که از راه سفر برگردد...
#مجله_آشنا 206
#به_یاد_شهدا
🆔
@Shamimeashena