خانومِ شرلی.
راستش به این بچها که داشتن تو آب، بازی میکردن، حسودیم شد. انقد بیخیال و بی دغدغه و بدون این که حرف بقیه براشون مهم باشه وسط حوض بالا و پایین می پریدن و به هیچی جز بازیشون اهمیت نمیدادن. من همش دلم میخواست مثل اونا بپرم وسط آب و باهاشون بازی کنم. وای وای...