خانومِ شرلی.
دو دیقه رفتم بیرون یه قیافه هایی دیدم فکر کردم اشتباهی وسط آدم فضاییام یه لحظه احساس کردم باید ازشون عذر خواهی کنم که وسط قلمروشون فرود اومدم