اگه فکر میکنی عصبیم، اگه ازت سراغی نمیگیرم، اگه نیستم اگه یهو غیب شدم اگه خسته ام اگه فکر میکنم دیگه دوست داشتنی نیستم اگه همه‌ی اینا بود، فقط میگم متاسفم. متاسفم بابت تک تک الفبای این جمله ها. بابت همین "اگه" ها و "اگه" هایِ دیگه ای که شاید فقط به ذهن میرسه و رو زبون و کیبورد No. متاسفم اما درمورد بقیه.؟ اونا چی؟ بابتِ نبودنا، سراغی نگرفتنا، حال و احوال نکردنا بابت همه این "بابت" ها و تک تک بابت هایی که فقط به ذهن من میرسه، متأسف‌ان؟ بابتِ همه‌ی اون روزایی که فقط چون گیر بود کارشون به کارم و یهو اسمشونو رو صفحه گوشیم بعد از سه‌چار ماه میدیدم؟ بابتِ همه‌ی اون روزا که فقط "نبودنا" تو چشم میخورد؟ بابتِ همه ی همه ی همه‌شون؟ اگه حتی نباشن اون "متأسفی" که من میگم، یا حتی بهش فکرم نکنن، من بابتشون متأسف میشم. میدونی، شاید فقط منم که نمیخوام آدم بی معرفته‌ی این تراژدی باشم.