این بار من دست از تلاش کشیدم. و آره. درست فکر میکردم. دیگه هیچ وقت سراغم نیومدی و تموم شد. و به خودم ثابت کردم فقط من بودم که این طناب و با دستام نگه داشته بودم و سنگینیش فقط رو دوش خودم بود.
و الان، من رهاش کردم. رهاش کردم و تو ذرهای تلاش نکردی. برای نگه داشتنش. برای پاره نشدنش.