اگر کسی تصور کند که مقصود از خودشناسی، شناخت چشم و گوش و قلب و سایر اعضای بدن و نیازهای باطنی حس تشنگی و گرسنگی است دچار بی خبری و بی خردی شده است. این شناخت باید نتیجه اش برتری انسان نسبت به سایر حیوانات باشد. و گرنه این ظاهر و باطن حیوانی را همه حیوانات دارند. خودشناسی باید انسان را به اینجا برساند که بداند: از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود/ به کجا میروم آخر ننمایی وطنم مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا/ یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم اینکه بداند سعادت و شقاوتش در چیست؟ و اینکه بداند انسان مجمع خصال حیوانات و فرشتگان و شیاطین است. برخی را باید حفظ و برخی دیگر را ازاله نماید. خلاصه اینکه طالب سعادت جز به خودشناسی به جایی نخواهد رسید.