هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️25 📖 سوره آیه 11 (قسمت اول) ‌‌🍃قالُواْ يَا أَبَانَا مَا لَكَ لاَ تَأْمَنَّا عَلَى يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَنَاصِحُونَ ﴿۱۱﴾ ترجمه: گفتند: اى پدر! تو را چه شده كه ما را نسبت به يوسف امين نمی‌دانى با اينكه ما بدون ترديد خيرخواه اوييم. بعد شور و بعد از آن تدبيرها روی را دادند از آن، تغييرها با زبان خير و لحن دوستی تيغ‌ها آورده نازک پوستی خصم تو هرگز زبانش تيز نيست پيش رويت در مقام خيز نيست صد زبان دارد لطيف از پرنيان هر يكی صد تيغ تيزش در ميان با پدر گفتند از روی عجب ما همه حيران و در يا للعجب! از چه رو بر ما تو ايمن نيستی تو مگر با ما نكردی زيستی ما كجا در نقص خود رسوا شديم يا ز بند مردی خود وا شديم چيست در انديشه‌ات از ما نهان كی خدا آورده چون ما در جهان‌ نام ما را بر زبان دارند خلق همچو ما هرگز نمی‌آرند دلق صد عجب از اين زبان در نيام رنگ‌ها در هم بريزد در قيام ما همه در بند اين كوچک شديم در بزرگی درخور كودک شديم اين همه ظلم از نفاق در زبان لرزه افتد بر تو گر بينی عيان يوسف اكنون در نياز مهر نيست گرچه ايمن از زبان سحر نيست ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir