هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️28 📖 سوره آیه 12 (قسمت دوم) ‌‌🍃أرْسِلْهُ مَعَنَا غَدًا يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ ﴿۱۲﴾ ترجمه: فردا او را با ما روانه كن تا [در دشت و صحرا] بگردد و بازى كند، قطعاً ما نگهبان او خواهيم بود. كيد بيرون كن ز سر در دوستی ورنه در بازی تو كندی پوستی حيله در بازی مكن گر دوستی ورنه بازی می‌برد آن دوستی كاش در بازی به جان بازی كنيم با حريفان جنگ خودسازی كنيم جان شود پيدا و ايمان و شرف محشر مهر حريفان هر طرف! وجد آيد هر كه بيند اين حريف از جوانمردی و ايمان شريف سبقت اينجا در تجلی‌های هوست در سكوت محض، يا در‌های و هوست الغرض، يعقوب را منعی نبود گویی از حق جانبش شمعی نبود می فرستد او ولیّ حق به چاه! گويی آن را هم نمی‌بيند چو كاه! چيست در جانش كه شد آسوده حال يا زبانش بسته شد از قيل و قال او نگفت هرگز نخواهم كرد اين هم نگفتی من نكردی طرد اين جان انسانی شريف آسان نمود لاجرم با جان او آنسان نمود كی امانت‌داری ما بود اين كی تجارت‌های ما را سود اين همچو يعقوبی چرا يوسف دهد از چه رو بايد كه از يوسف جهد نيست آيا ترک اولی اين طريق دست خود يوسف بيندازی حريق؟! ليک جان در بند يوسف گير كرد هاتفی گويد كه يعقوب دير كرد! واجب آمد بلكه اوجب رفتنش رفت بايد چنگ گرگان بر تنش پس خدا يعقوب خواهد او پسر كی دو عاشق بر دو ضد كردی بسر؟! غيرت حق غير خود را محو كرد لاجرم سهوی چنين در محو كرد ادامه دارد... ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir