💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎
◻️63
📖
#تفسیر_معنوی
سوره
#یوسف
آیه 21 (قسمت هفتم)
🍃وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾
ترجمه: آن مرد مصرى كه يوسف را خريد به همسرش گفت: جايگاهش را گرامى دار، اميد است [در امور زندگى] به ما سودى دهد، يا او را به فرزندى انتخاب كنيم. اينگونه يوسف را در سرزمين مصر جايگاه ويژه بخشيديم [تا زمينه فرمانروايى و حكومتش فراهم شود] و به او از تعبير خوابها بياموزيم؛ و خدا بر كار خود مسلّط است، ولى بيشتر مردم نمىدانند.
#علی_اصغر_آیت_العظما
قوم كافر هم چو خود پنداشتند
تشنگی بر جان اصغر كاشتند!
ليک زد شش ماهه لبخندی كه من
آن كه عالم تشنه آبی به من
ای سپاه كفر برهم بافته
تشنگان بر سرابی تاخته
ريسمان عروةالوثقا منم
آن رحيق ختم و آن يسقا منم
دستهای كوچكم دست خداست
كی خدا از بين دستانم جداست
آيتالعظمای حق زين كودكی
آه عالم كرده عشقش دودكی!
تو مفصل خوان حديث عشق باب
عشق هستی حلقهای او را به باب
باز هم از قصه دور افتادهايم
جان قصه گاو نر ما مادهايم
میجهد بر جان ما هر جا كه بود
تا كند نابودِ آنها را چو بود
ادامه دارد...
✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی
🆔
@shiravi_tafsir
🆔
@shiravi_ir