هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️64 📖 سوره آیه 21 (قسمت هشتم) ‌‌🍃وَقَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِن مِّصْرَ لاِمْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَن يَنفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَكَذَلِكَ مَكَّنِّا لِيُوسُفَ فِي الأَرْضِ وَلِنُعَلِّمَهُ مِن تَأْوِيلِ الأَحَادِيثِ وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ ﴿۲۱﴾ ترجمه: آن مرد مصرى كه يوسف را خريد به همسرش گفت: جايگاهش را گرامى دار، اميد است [در امور زندگى] به ما سودى دهد، يا او را به فرزندى انتخاب كنيم. اين‌گونه يوسف را در سرزمين مصر جايگاه ويژه بخشيديم [تا زمينه فرمانروايى و حكومتش فراهم شود] و به او از تعبير خواب‌ها بياموزيم؛ و خدا بر كار خود مسلّط است، ولى بيشتر مردم نمى‌دانند. الغرض اَوْ نتّخذ مهجور شد راه مكنّای يوسف دور شد اي كه فرزندی بگيری غير را جمع كردی صد هزاران خير را يا چو جان خويش پروارش بكن يا رها از بند و دربارش بكن او ندارد كم ز فرزندی تو را ليک مهر مادری نبود تو را تو مثال مادری در چشم او با نگاهت شعله‌ور شد خشم او مهر مادر می‌شكافد پوست را ذره‌ مهرش نباشد دوست را هر كه مادر شد به عالم عاشق است عشق مادر، مادری را عاشق است! نيست عشق مادری را عاريه زان سبب تا سنگ لحدت جاريه دايه كی دلسوز چون مادر شود گرچه تا سنگ لحد ياور شود عشق مادر زاده شد با مادری كی بزايد بچه را نامادری شيره‌ جانش دهد اما به عشق حاصل جانش دهد اما به عشق عشق مادر هم نوازش می‌كند هم تو را نفرين بر زشت می‌كند كی زليخا عشق مادر داشتی كی ز يوسف درد غم برداشتی؟ دشمنی قدار كی مادر شود مادری را لطف حق قادر شود هر كه بيند رحمت نامادری گو سپاسش كن مثال مادری او چو اصل و اين مثال پوستی او چو جان و اين مثال دوستی زان سبب زندان يوسف شد پديد كه نبودش مهر، چون مادر پديد ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir