هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️74 📖 سوره آیه 23 (قسمت سوم) ‌‌🍃وَرَاوَدَتْهُ الَّتِي هُوَ فِي بَيْتِهَا عَن نَّفْسِهِ وَغَلَّقَتِ الأَبْوَابَ وَقَالَتْ هَيْتَ لَكَ قَالَ مَعَاذَ اللّهِ إِنَّهُ رَبِّي أَحْسَنَ مَثْوَايَ إِنَّهُ لاَ يُفْلِحُ الظَّالِمُونَ ﴿۲۳﴾ ترجمه: و آن [زنى] كه يوسف در خانه‌اش بود، از يوسف با نرمى و مهربانى خواستار كامجويى شد، و [در فرصتى مناسب] همه درهاى كاخ را بست و به او گفت: پيش بيا [كه من در اختيار توام] يوسف گفت: پناه به خدا، او پروردگار من است، جايگاهم را نيكو داشت، [من هرگز به پروردگارم خيانت نمى‌كنم] به يقين ستمكاران [در هيچ زمينه‌اى] پيروز نمی‌شوند. آن كه خنجر می‌زند بر يار خويش زهر شمشيرش ز زهرمار بيش همسری كو همسرش پای تو ريخت صد يقين دان، دانه بر جان تو ريخت گر زند با تيغ غيبت پيكرش می‌زند جان تو، مهلت شد گرش الحذر صد الحذر از همسری كو ندارد پاس قدر همسری گر شعار هيت لک آغاز كرد مخزن جان دروغش باز كرد كی شود خائن، امين عِرض‌ها گر خَرد بر جان خود اين وزرها از خيانت كی امانت زاده شد كی الاغ نر چو گاو ماده شد هر كه زد بر عِرض خود چوب حراج می زند عرض تو هم چوب حراج كی زليخا بوی غيرت را شنيد كی هوس را سر زد و بر حق تنيد صد زليخا شد به بازار جهان صد دريغ از يوسفی اندر جهان گر ببيند مر زليخا مصر ما خواهد از حق تا نگردد مثل ما گر زليخا بر يكی يوسف تنيد صد هزاران هيت لک اينجا شنيد ای دريغ از يک معاذالله ما تا رسد پيک خوش از الله ما راست گويد حق كه ظالم را فلاح نيست اين قوم ستمگر را صلاح هر كه دارد قُطن، آتش دشمنش تا بسوزاند همه جان و تنش آتش شهوت ندارد آشتی گر زليخا جفت يوسف داشتی در فراق و زمهريرش گر نهی باشد از آن جان يوسف بر مهی ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir