هدایت شده از تفسیر معنوی در دست بررسی
‌‌ 💎💎💎💎💎💎💎💎💎💎 ◻️84 📖 سوره آیه 26 (قسمت دوم) ‌‌🍃قَالَ هِيَ رَاوَدَتْنِي عَن نَّفْسِي وَشَهِدَ شَاهِدٌ مِّنْ أَهْلِهَا إِن كَانَ قَمِيصُهُ قُدَّ مِن قُبُلٍ فَصَدَقَتْ وَهُوَ مِنَ الكَاذِبِينَ ﴿۲۶﴾ ترجمه: يوسف گفت: او از من خواستار كام‌جويى شد. و گواهى از خاندان بانو چنين داورى كرد: اگر پيراهن يوسف از جلو پاره شده، بانو راست مى‌گويد و يوسف دروغگوست. بايد از اهل ديار كافران شاهدی باشد كه آيد جابر آن خاک اينک رونق بازار شد لؤلؤ و مرجان اسير خاک شد باز يوسف بر لب بام بلا آمد و نوشيد آن جام بلا باز بازار خدا رونق گرفت هر چه آمد يوسفش رونق، گرفت لحظه لحظه سخت سوهان خدا می‌كشد بر جان يوسف نا خدا گر نبودش كار كی سوهان زدی كی شدی محصور هر ديو و ددی جنگ با ديوان نمودن سهل نيست راه نيكان راه هر نااهل نيست هفت خان رستمت هفتادهاست هر يكی را ديو و، سر هفتادهاست راه پاكان در هزاران تيره‌گی كی گذر كرد آدمی با خيره‌گی ‌هر كه آمد در طريق كوی يار گو قناعت كن به قدر بوی يار ورنه كويش بشكند پا و سرت گر بخوانی يارِ جانی در برت گوی گردی سر به چوگانش زنی گر دم از عشق و سر دارش زنی يوسف اينک گوی ميدان خدا می زند چوگان به سر آن ناخدا ✍🏻استاد محمدمهدی شیروی خوزانی 🆔 @shiravi_tafsir 🆔 @shiravi_ir